گفت‌وگوها
صفحه اصلی   /   گفت‌وگوها   /   گفتگو با سید محمد طباطبائی درباره کتاب فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام
گفتگو با سید محمد طباطبائی درباره کتاب فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام
گفتگو با سید محمد طباطبائی درباره کتاب فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام
علامه محقق طباطبایی(ره) پژوهشگر و کتاب‌شناس برجسته ایرانی، یکی از فعال‌ترین محققان حوزه متون کهن در احیای تراث اسلامی و شیعی بودند که سفرهای متعددی به بلاد مختلف داشتند و در این سفرها، برای کشف و دستیابی به نسخ خطی روایات امیرالمؤمنین(ع)، سختی‌های بسیاری را متحمل شدند. تألیفات بسیاری چون مستدرک‌الذریعه، علی ضفاف‌الغدیر و ده‌ها اثر تألیفی دیگر انجام دادند. این محقق اندیشمند، آثار تحقیقی و تصحیحی زیادی نیز داشتند، که یکی از آن‌ها تصحیح و تحقیق پیرامون کتاب حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) اثر احمد‌بن‌حنبل می‌باشد که حاصل آن در مجموعه‌ای تحت عنوان "فضایل امیرالمؤمنین (ع)" گردآوری شده است.
خبرگزاری حوزه به مناسبت ایام شهادت امیرالمؤمنین امام علی(ع) در گفت‌وگو با حجة‌الاسلام و‌المسلمین سیدمحمد طباطبایی یزدی فرزند مرحوم آیة‌الله محقق طباطبایی(ره) پیرامون کتاب "فضایل امیر‌المؤمنین(ع)" که به همت ایشان به زیور طبع آراسته گردیده و کتاب سال حوزه نیز شناخته شده، به بحث و گفت‌وگو نشسته است. آن‌چه می‌خوانید حاصل این گفت‌وگوست:

* در ابتدا معرفی اجمالی از شخصیت مرحوم علامه محقق سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی داشته باشید.
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. مرحوم "سیدعبدالعزیز طباطبایی‎یزدی"(ره) از نوادگان مرحوم آیة‌‎لله‌العظمی "سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی" صاحب "عروة‌الوثقی" هستند که هم از جهت مادری و هم پدری به صاحب عروه می‌رسند.
ایشان در نجف اشرف به دنیا آمده و در محیط علمی این شهر مقدس پرورش یافتند، از محضر عالمان بزرگی هم‌چون مرحوم آیة‌الله‌العظمی خویی(ره) و آیة‌الله‌العظمی سیدعبدالهادی شیرازی(ره) بهره‌ بردند.

* ایشان از کدام یک از شخصیت‌های بزرگ علمی نجف‌اشرف بیشتر متأثر بودند؟
دو شخصیت علمی بر شخصیت محقق طباطبایی تأثیرگذار بودند، یکی شیخ آقابزرگ تهرانی صاحب "الذریعه" ـ که هرچه زمان می‌گذرد اهمیت و جایگاه این شخصیت بزرگ بیشتر برای دیگران مشخص می‌شود، چنان‌که در زمان حیات، اهمیت کارشان برای برخی به روشنی مشخص نبود و گمان می‌کردند ایشان بین کتاب‌ها نشسته است و مطالبی می‌نویسد. بعدها کتاب الذریعه ایشان مرجع قریب به اتفاق همه پژوهش‌های اسلامی شد ـ و دیگری هم مرحوم علامه شیخ عبدالحسین امینی صاحب کتاب گران‎سنگ "الغدیر" است.
مرحوم والد 25 سال با این دو شخصیت بزرگ محشور بوده‌اند. منزل شیخ آقابزرگ دقیقاً مقابل منزل شخصی ایشان بود و محقق طباطبایی هم‌چنان که در کتابخانه علامه امینی مشغول به شناسایی نسخ خطی بودند، نسخه‌ها را به محضر شیخ آقابزرگ طهرانی می‌بردند و در محضر ایشان شاگردی می‌کردند.
حتی به‌گونه‌ای بود که محقق طباطبایی در پژوهش‌های حدیثی و نسخه‌شناسی‌ها، رابط بین این دو شخصیت بزرگ بودند. هم‌چنین طی سفرهایی که به ایران، سوریه و ترکیه داشتند؛ منابع خطی از کتابخانه‌های مختلف عکسبرداری یا استنساخ می‌کردند و برای علامه امینی و شیخ آقابزرگ طهرانی می‌رساندند.
این دو دانشمند ربانی، بر شخصیت مرحوم والد خیلی تأثیر گذاشتند. بعد از درگذشت شیخ آقابزرگ در سال 1389 قمری و علامه امینی در سال 1390 قمری ـ یعنی در فاصله حدود شش‌ماه ـ سعی مرحوم والد بر این شد که راه این دو استاد را با همان سبک و سیاق ادامه دهد و لذا بیشتر آثار بر جای مانده از مرحوم محقق طباطبایی، تکمله و حاشیه‌ای بر آثار علامه امینی و شیخ آقابزرگ تهرانی هم‌چون مستدرک‌الذریعه، اضواء علی‌الذریعه، الحاشیه علی کتاب‌الغدیر، الغدیر فی‌التراث‌الاسلامی، من فیض الغدیر، یا در همان موضوعات کاری آن‌ها و در راستای اهداف علمی آنان بوده است.
چنان‌چه مستحضر هستید، کتاب "الذریعه الی تصانیف الشیعه" به صورت یکجا به چاپ نرسید و مجلد به مجلد چاپ شده است. تعدادی از مجلدات آن در نجف‌اشرف چاپ شد و تعدادی دیگر را مرحوم شیخ آقابزرگ به تهران فرستادند که پسر ایشان دکتر علی‌نقی منزوی و مجلدات بعد را فرزند دیگرشان احمد منزوی در تهران به طبع و نشر رساندند.
همین موضوع سبب شد که چاپ با مشکلاتی همراه شود و تغییر و تصرفاتی در آن حاصل شد که شیخ آقابزرگ از این موضوع ناراحت بودند و مرحوم محقق طباطبایی به لحاظ مشکلاتی که روی الذریعه پیش آمد؛ کارهایی روی الذریعه انجام دادند. لذا ابتدا "مستدرک الذریعه" را تألیف کردند.
کار دیگر ایشان که خیلی مهم است به‌نام "أضواء علی الذریعه" که این را به دلیل احترامی که برای الذریعه دارند این‌طور نام‌گذاری کرده‌اند. یعنی نمی‌خواستند بگویند که الذریعه خطا دارد بلکه با این نام‌گذاری می‌خواستند بگویند، می‌خواهیم روشن‌تر شود.
هم‌چنین الذریعه مأخذ و منبع کتاب‌ها و مقالات و تمامی پژوهش‌هایی است که به نوعی با میراث علمی شیعیان مربوط است که به‌دلیل همان علت پیش گفته، محقق طباطبایی بر اساس احساس وظیفه و احترامی که به شیخ آقابزرگ داشتند، الذریعه را خط به خط از اول مطالعه و روی آن کار کردند و همه اغلاط را اعم از اغلاط علمی و مطبعی تصحیح نمودند. هم‌چنین اطلاعات بسیار زیادی را درباره همان مدخل‌ها که در الذریعه آمده است در حاشیه و در فیش‌های جداگانه‌ای افزودند که مجموع این تعلیقات عنوان "اضواء علی الذریعه" را گرفت.
نوع تصحیحات محقق طباطبایی بر این کتاب شامل چه مواردی بود؟
مثلاً کتابی که متعلق به نویسنده‌ای سنی مذهب است و در الذریعه جزو نویسندگان شیعه شمرده شده است، چرا که "الذریعه" کتاب‌شناسی شیعه است نه اهل‌سنت؛ و گاه تاریخ تولد یا وفات شخصیتی اشتباه نقل شده بود یا این‌که بر اساس پژوهش‌های جدیدتر، نتایج دیگری حاصل می‎شد، این موارد را مرحوم محقق طباطبایی اصلاح کردند. هم‌چنین با سفرهای علمی بسیار زیادی که محقق طباطبایی داشتند؛ نسخه‌های خطی بی‌شماری در کتابخانه‌های دنیا ـ از کتابخانه‌های بزرگ گرفته تا مجموعه‌های شخصی کوچک ـ دیدند، در نتیجه نسخه‌هایی شناسایی شد که مرحوم آقابزرگ طهرانی ندیده بودند و این‌ها نیز در همین "أضواء علی الذریعه" بر الذریعه افزوده شده است. البته ناگفته نماند، مرحوم علامه شیخ آقابزرگ طهرانی در شرایطی الذریعه را آغاز کرد که هیچ فهرست نسخ خطی در دست نداشت و اولین فهارس نسخ خطی ایران یعنی مجلدات اول آستان قدس رضوی و مجلس شواری ملی در تهران، بعد از آن منتشر شدند.
انتشار فهارس نسخ خطی در سال‌های بعد، برای ادامه حیات الذریعه بسیار مهم بود و محقق طباطبایی با تلاش برای شناسایی نسخ خطی تقریباً همه فهارس نسخ خطی را چه از کشورهای اسلامی و چه از کشورهای دیگر منتشر شده بود؛ در حد توان خود دنبال کرده و خط به خط مطالعه نمودند تا کتاب‌شناسی شیعه را تکمیل کنند. در حاشیه فهرست‌هایی که اکنون در کتابخانه محقق طباطبایی وجود دارد، می‌توان دید که ایشان از سویی دنبال میراث علمی عالمان، ادیبان، محدثان و دانشمندان شیعه بودند و از سویی فضایل اهل‌بیت پیامبر(ع) را در میراث اهل‌سنت پیگیری می‌کردند. گویی این فهارس از زیر چشم شیخ آقابزرگ طهرانی و علامه امینی گذشته است تا الغدیری و الذریعه‌ای تألیف شود.
* بیشترین دغدغه محقق طباطبایی چه بود؟
می‌توان گفت هسته مرکزی تمام تلاش ایشان، شخصیت امیرالمؤمنین(ع) بود. اگر کار کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی انجام می‌داد؛ اگر در کتابخانه حرم مطهر رضوی و در شهرها و کشورهای دیگر نظیر ترکیه، سوریه، عراق، یمن، انگلستان و آمریکا به کتابخانه‌ها می‌رفتند؛ همه‌جا به‌دنبال این بودند که کتابی درباره فضایل امیرالمؤمنین(ع) بیابد.
کتاب‌های روایی اهل‌سنت که اشاره‌ای به فضایل امیرالمؤمنین(ع) داشت را یادداشت می‎کردند. از تعبیرات ایشان در دفاع از فضایل امیرالمؤمنین(ع) و رد معاندان، کاملاً ملموس است که ایشان واقعاً عاشقانه کار کرده است.
* اخیراً کتابی با عنوان فضایل امیرالمؤمنین با تصحیح و تحقیق محقق طباطبایی منتشر شد که کتاب سال حوزه نیز شناخته شد. لطفاً راجع به این کتاب توضیح دهید.
احمدبن حنبل کتابی با نام "فضایل‌الصحابه" پیرامون فضایلی که از لسان پیامبر اسلام(ص) درباره صحابه نقل شده ـ و در آن درباره فضایل امیرالمؤمنین(ع) نیز نوشته شده ـ را کتابت کرده است. از خلیفه اول شروع کرده تا عبدالله‌بن عباس، حتی فضایل حضرت زهرا(س) نیز در آن وجود دارد.
وی هنگامی که این کتاب را تدوین می‌کند، فضایل امیرالمؤمنین علی(ع) جزء مهم کتاب می‌شود، چراکه هم به لحاظ تعداد که 369 روایت بوده و هم به لحاظ سندیت و قاطعیت چشمگیر است.
"احمد‌بن حنبل" امام حنابله؛ سال 241 از دنیا رفت و روایاتش را پسرش "عبدالله‌بن احمد" و شخص دیگری به‌نام "قطیعی" جمع‌آوری کرده‌اند. وقتی تعداد روایات مربوط به فضایل امیرالمؤمنین علی(ع) جلب توجه کرد، از همان سده‌های نخست از کتاب "فضایل‌الصحابه" جدا شد و تحت عنوان "فضایل علی(ع)" در بین عالمان و محدثان استنساخ و تکثیر گشت و عنوان مستقلی گرفت.
نسخه‌های خطی "فضایل علی(ع)" هم از همان قرون کهن به‌صورت مستقل درآمد و در زمره آثار احمد‌بن حنبل کتابی جداگانه شد. محدثین عبارت زیبایی به نقل از احمدبن حنبل بیان کرده‎اند که ما در ابتدای کتاب آورده‌ایم: "ما جاء لأحدٍ من أصحاب رسول‌الله من‌الفضایل ما جاء لعلی‌بن أبی‌طالب رضی‌الله‌عنه". خود احمدبن حنبل است که می‌گوید: آن‌قدر که احادیثی پیرامون فضیلت و شأن علی‌بن ابی‌طالب(ع) آمده، نسبت به هیچ‌کدام از صحابه پیامبر اکرم(ص) نیامده است.
هم حاکم نیشابوری که "مستدرک بر صحیحین" را نوشته و هم ذهبی که عنادش با شیعه و امامیه روشن است؛ بر این مطالب خدشه نکرده‌اند اما برخی سنی‌ها که نمی‌خواهند این واقعیت‌ها را بپذیرند این مطالب را تضعیف کرده‌اند. مثلاً در کشور عربستان سعودی همین کتاب را به‌صورت مستقل چاپ کرده‌اند اما در پاورقی‌ها، یکی یکی روایات و راویانش را با روشی غیرعالمانه و مغرضانه تضعیف کرده‌اند!
محقق طباطبایی این احادیث را از طرق دیگر تقویت کرده‌اند. البته تقویت این احادیث به این معنی نیست که تمام این احادیثی که احمدبن حنبل روایت کرده صحیح باشد. تعدادی روایات را مرحوم محقق طباطبایی تضعیف کرده‌اند. معنای نقد هم همین است. وقتی شما روی مطلبی پژوهش می‌کنید، این‌طور نیست که همه را بگویید خوب است یا بد است. باید جایی که اشکال دارد را بیان کنید. غربی‌ها معمولاً پژهش‌های جهان شرق را تأیید نمی‌کنند و آن‌را روشمند نمی‌دانند و طبق معیارهایی که خودشان دارند تحقیقات ما را ضعیف می‌دانند. اما خانم "زابینه اشمیتکه" از محققان بسیار فعال آلمانی و مسئول مطالعات معتزلی و شیعه در آلمان، وقتی این کتاب چاپ شد، خبر آن‌را در فضای مجازی عنوان کرد و تیتر زد: یک "تحقیق نمونه" در جهان اسلام.
* تصحیح کتاب "فضایل علی" احمدبن حنبل، چه مقدار زمان برد؟
این کار مربوط به سال 1356 شمسی و یک‌سال قبل از مهاجرتشان به ایران است. در همان زمان نشر این کتاب تا مرحله حروف‌چینی هم پیش رفت، اما همین‌طور ماند و چاپ نشد. دست‌نوشته‌های ایشان باقی‌ماند. هدف مرحوم والد از دست‌نوشته‎ها این بود که مقدمه جامعی برای این کتاب بنویسند.
برای بخش‌های مقدمه عنوان هم زدند ولی برخی عناوین همین‌طور ناقص ماند. این کتاب مقدمه‌ای به نام "الفضیلة والفضایل" دارد که هرکس بعد از چاپ کتاب این مطلب را خواند به هیجان آمد.
ایشان تحت این عنوان، چنین بحث می‌کند که اساساً فضیلت به چه معناست؟ فضیلت انسان به چیست؟
در ادامه این مطلب آمده است که، حتی با وجود این‌که حضرت رسول(ص) شخص اول جهان اسلام است، ولی آثاری که در مورد امیرالمؤمنین علی(ع) نوشته می‌شود بیشتر است‌ـ که قبول این مطلب شاید برای عده‌ای سخت باشدـ سپس در این مقدمه شرح می‌دهند که با این همه فضایل که یک شخص در اوج آن دارد، چه بلایی بر سر جهان اسلام آمد که نتوانستند فضایل امیرالمؤمنین(ع) را بگویند؛ تا بعد از 200 سال که احمدبن حنبل بیاید و این فضایل را بازگو کند. احمدبن حنبل روایتی دارد که شخصی بسیار به امیرالمؤمنین نزدیک بود ولی از ترس بنی‌امیه حتی نمی‌توانست حدیثی را که بسیار معروف بوده روایت کند!
* بازتاب این کتاب در دیگر کشور‌ها چگونه بوده است؟
برای برخی محققان آلمان، فرانسه، انگلستان و دیگر کشورها این کتاب را فرستادیم که خیلی برایشان اعجاب‌آور بود. حتی از تایلند که کشوری بودایی است با ما تماس گرفتند و درخواست کتاب کردند. با خودم می‌گفتم، خدایا چه کسانی در تایلند این کتاب را می‌خوانند؟! و این همه، در حالی است که ما کاری در جهت معرفی این کتاب به‌طور کامل انجام نداده‌ایم. این کتاب در زمستان سال 1391 در تهران جایزه کتاب فصل را گرفت و امسال هم به‌عنوان کتاب سال حوزه برگزیده شد.
* این‌که کتابخانه علامه محقق سیدعبد‌العزیز طباطبایی این‌گونه محل توجه خواص و اهل تحقیق است چیست؟
مرحوم والد به لحاظ وضعیت شغلی که داشتند؛ چنان‌چه کتابی را مفید برای مکتب اهل‎بیت(ع) تشخیص می‌دادند، آن‌را تهیه می‌کردند و به همین جهت کتابخانه‎ای غنی به لحاظ کتب برگزیده داشتند. به خاطر دارم هرگاه ایشان کتاب جدیدی می‌آوردند؛ صبح آن‌روز حضرات آیات شبیری ‎زنجانی، سبحانی و استادی که همگی از اعلام حوزه هستند؛ به منزل ما سر می‌زدند که کتاب را تورق کنند. کتابخانه شخصی ایشان محل آمد و رفت بسیاری از بزرگان و محققان حوزه و دانشگاه بود.
هم‌چنین ایشان این کتاب‌ها را در ضمن مطالعه تصحیح می‌کردند. مثلاً کتاب کشکول شیخ بهایی یک کتاب معمولی است، همه‌جا هم در دسترس است؛ ولی محقق طباطبایی این کتاب را تصحیح کرده و به قسمت‎هایی تعلیقه زده است. اهمیت این کتابخانه صرفاً به این نیست که کتب منحصر به فردی دارد، اهمیت این کتابخانه به این است که ایشان کتب را حاشیه زده‌اند، خط به خط خوانده‌اند و مطالبی بر آن‌ها افزوده‌اند. مثلاً کتاب‌های منبع اهل‌سنت را به‌طور کامل خوانده‌اند و مطالب را تحقیق کرده‌اند. نظر به اهمیت این کتاب‌ها، آیة‌الله‌العظمی سیستانی بعد از درگذشت مرحوم والد، دستور دادند که کتابخانه ایشان به کتابخانه عمومی تبدیل شود تا مورد استفاده همگان قرار گیرد.
ایشان در سال 1374 از دنیا رفتنتد و یک‌سال بعد، این کتابخانه دایر شد.
هم‌چنین حدوداً دوسالی است که بنیادی با نام "بنیاد محقق طباطبایی" را ثبت و راه‌اندازی کرده‌ایم که متکفل احیای آثار ایشان باشد. لذا در اولین گام، کتاب فضایل امیرالمؤمنین(ع) را تبرکاً انتخاب کردیم تا به‌عنوان اولین سلسله این مجموعه باشد و بقیه را در شماره‌های بعدی به صورت سلسله آثار به چاپ برسانیم.
* گفت‌وگوی مفیدی بود، از این‌که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، کمال سپاس را دارم.
إن شاءالله تحت لوای امیرمؤمنان علی(ع) مؤید باشید.