، چاپ اول، تهران، ۱۳۹۸ش.
ابیات فارسی در مجالس تفسیر قرآن در آغاز قرن ششم هجری در نیشابور (پژوهشی در کتاب خلق الانسان تألیف بیان الحق نیشابوری) / سید محمد حسین حکیم
بيانالحق محمود بن ابوالحسن بن حسين نيشابورى غزنوى (د. 521ق) از مشاهير علما و قاضیان زمان خود و از دولتمردان دولت غزنویان، مخصوصا سلطان یمین الدوله بهرامشاه غزنوی (511-552ق) و پدر ابوجعفر معينالدين محمد بن محمود نيشابورى مؤلف تفسیر بصائر يمينى بود. از او آثاری بر جای مانده است که از آن جمله است ايجاز البيان عن معانى القرآن، باهر البيان فى معانى مشكلات القرآن، جمل الغرائب فى تفسير غريب الحديث و خلق الانسان. در مقالۀ حاضر به معرّفی نویسنده و بررسی مفصّل اثر اخیرالذکر، یعنی خلق الانسان، پرداخته شده و پس از آن ابیات فارسی و فارسیّات این متن بررسی شده است.
خلق الانسان تفسیر مفصل آیه «وفی انفسکم افلا تبصرون» (ذاریات / 21) است که در صد مجلس تنظیم شده: پنجاه مجلس نخست درباره اندامهای انسان (خَلق انسان) است و پنجاه مجلس دوم درباره خُلقیات او.
نوشتن کتابهایی از نوع خلق الانسان و برشمردن نامهاى مختلف اندامهاى انسان نزد نويسندگان كهن امرى متداول بوده و آنان كلمۀ خَلق را معادل مجموعۀ اندامهاى انسان يا حيوان به كار بردهاند. اما خلق الانسانِ بيانالحق را، علىرغم تشابه اسم، نمىتوان به اين نوع ادبى (و گاه پزشكى) مرتبط كرد. اين كتاب، اگرچه در اصل بر همان مبنا طرحريزى شده، اما از آن حدود گذشته و تبديل به كتابى بسيار معظم و كلان و البته خاص در نوع خود شده است. زیرا او این نوع ادبی را با قالب مجالس نویسی تلفیق کرده است. می دانیم که مجلس نویسی در خراسان بزرگ و دیگر مناطق جهان اسلام در قرون میانه رایج بود و در آن دوران مجالس ادبی و عرفانی و حکمی و تفسیری متعددی نوشته شده است.
هر مجلس خطبه ادیبانه مفصلی دارد و برای هر کدام تحمیدیه و صلواتیه جداگانهای انشاء شده است. نویسنده در هر مجلس بعد از ذكر كليات و مطالب نظرى در باب موضوع آن مجلس، به ذكر احاديث و روايات و حكايات و اشعار و اقوالى از پيامبران و صحابه و صوفيه و حكما و سلاطين و وزرا و ادبا مىپردازد؛ از اين روی كتاب به صورت منبع مهمى براى اقوال صوفيه و عرفا و زهّاد و اشعار عربى و بعضى حكايات و داستانها درآمده است. تعداد اشعار نقلشده به قدرى زياد است كه اگر اين اشعار را از متن بيرون بكشيم، خود به اندازۀ جنگ مدوّنِ موضوعىِ مهمى درخور توجه است.
هرچند از سرودههاى بيانالحق چيز چندانى در دست نيست، نوشتههايش به اديب بودن و ادبشناس بودن او گواهى مىدهد. به همین خاطر بخش مهمى از خلق الانسان هم به ذكر سرودههاى پرشماری از شاعران عربیسرا در موضوعات مختلف اختصاص يافته است. اما نقل اشعار محدود به اشعار عربى نشده و او به مناسبت سخن خود از سرودههاى فارسى هم بهره برده است. تاريخ سرايش مجموع اين ابيات، كه بالغ بر 97 بيت مىشود، همه به پيش از سال 521ق بازمىگردد و از اين رو شايان توجه ويژهاند. پارهاى از اين ابيات در منبع ديگرى نیامدهاند و براى نخستين بار از طريق كتاب خلق الانسان به دست ما رسيدهاند، اما براى پارهاى ديگر كه در منابع يا دواوين موجودند خلق الانسان ضبط ديگرى به دست مىدهد يا نام سرايندۀ آنها را مشخص مىكند. بیان الحق خود را ملزم به ذکر نام سراینده ندانسته و لذا بیشتر موارد بدون ذکر شاعر است، اما همان چند مورد ذکرشده نشان از اهمیت این ابیات دارد؛ یعنی ابیاتی از منصور بن علی منطقی رازی (د. بین 367-380ق)، قاضی صاعد (د. 431ق) و ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی وزیر (د. 424ق). همچنين در این اثر 54 بيت از ابيات حِكْمى و اخلاقى شاهنامه گزیده شده که نشاندهندۀ تسلط بيانالحق بر شاهنامه است. در زبان فارسی 5 کتاب میشناسیم که پیش از خلق الانسان یا مقارن آن تألیف شدهاند و ابیاتی از شاهنامه را نقل کردهاند (که تعداد ابیات منقول در خلق الانسان در مقایسه با این 5 اثر چشمگیر است)، اما کتاب مورد نظر قدیمترین منبع عربی است که منقولاتی از شاهنامه در آن آمده است.
ذکر دو بیت «لاسکوی» نیز اهمیت زیادی دارد زیرا تاکنون نمونه ای از این نوع اشعار در دست نداشتیم. لاسکوی همانند خسروانی نوعی شعر موزون غیر تامّ (هجائی) یا نام یکی از الحان موسیقی بوده است.
ابیات فارسی منقول در خلق الانسان در مقالۀ حاضر گردآوری و تصحیح شدهاند و ضبط آنها با دیگر منابع سنجیده شده است. همچنین فارسیات کتاب (صرفاً عبارتهای فارسی، نه اشاره به موضوعاتی که به ایران مربوطند) استخراج شده و در پایان مقاله یاد شده است.
دسترسی به کتابهایی که امروز مفقود است و نقل سخنانی از آنها، از دیگر خصوصیات مهم کتاب خلق الانسان است. کتابهایی مانند ترجمه ابن مقفع از خداینامه، اخبار ولاة خراسان سلامی و البحث عن التأویلات ابوزید احمد بن سهل بلخی.
با این تفاصیل و علی رغم اهمیت و اختصاصاتی که خلق الانسان دارد بعد از تألیف انتشار وسیع نیافت و در طول قریب به نهصد سالی که از تالیف آن می گذرد جز فرزند مؤلف، تنها سه نفر به متنش دسترسی داشته اند و از آن با ذکر منبع مطالبی نقل کرده اند: سدیدالدین محمد بن محمد عوفی (زنده در 630ق) در دو کتاب نزهة العقول فی لطائف الفصول و جوامع الحکایات و لوامع الروایات، سید علی خان بن احمد مدنی شیرازی (د. 1120ق) با فاصله ای قریب پنج قرن از یکدیگر و دو قرن بعدتر محمد بن علی شوکانی یمنی (د. 1250ق).
از خلق الانسان سه نسخه بر جای مانده است: کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش 10136؛ کتابخانه آستان قدس رضوی، ش 3526؛ دارالکتب قاهره، ش 2445 ادب. متأسفانه هر سه نسخه شامل جلد دوم کتاب است. لذا فعلا از پنجاه و یک مجلس نخست کتاب اثری در دست نیست.