اهل فن به راستی معتقدند که مرحوم استاد عبدالحسین حائری صاحب سبک کنکاشانه و موشکافانه و دقت و وسواس در کتابشناسی و نسخهشناسی بوده و بیش از نیم قرن از زندگانی پربرکت خود را عاشقانه و مخلصانه در جهت گردآوری، حفظ، شناسایی و معرفی میراث مکتوب غنی و پربار و عظیم اسلامی_ایرانی سپری کرده است.
ایشان همواره بر شیوه صحیح و درست فهرستنگاری و کتابشناسی نسخههای خطی و ضرورت نگارش تاریخ علم بر اساس فهارس دقیق خطی تأکید و اشاره کرده است. آن مرحوم تعریف خود را از فهرستنگاری این چنین اظهار نموده است: معرفی کتابهای یک کتابخانه از نظر کتابشناسی و نسخهشناسی.
ایشان هدف از فهرست نگاری را دو چیز می داند یک هدف اولیه و یک هدف غائی . هدف اولیه خود شامل دو مرحله است: اول ثبت کتاب و دوم کتاب شناسی و نسخه شناسی. اما هدف غائی یعنی هدف مشخص فهرستنگاری عبارت است از شناختن میراث عظیم ملی، اسلامی-ایرانی و با توجه به اهمیت این هدف فهرستنگاران وظیفه دارند که در شناسایی کتب و مؤلفان آنها دقت کنند.
ایشان در اینباره فرموده است: من آرزو داشته و دارم که مسلمانان علت انحطاط خود را درک کنند. ما اکنون یک نقص فرهنگی داریم که باید جبران کرد. این مسأله که چرا روحیه مسلمانان ضعیف شده و به مرور هویت فکری آنان به ضعف گرایید.
علت این وضع چیست. ما یک وقتی در دوران شکوفایی تمدن بودیم. تقریباً قرن چهارم در رشتههای مختلف کشفیات فراوانی داشتیم. اما امروز این روحیه کجا رفته است...! به طور کلی مسلمانان در علوم پیشرفت فراوانی داشتند. دلم میخواهد مسلمانان از گذشته خود آگاه شوند و از جایگاه مهمی که داشتند با خبر شوند و از خودفراموشی بیرون آیند. سالهاست که فکر میکنم زنده کردن و نوشتن تاریخ علم در میان مسلمانان، به این خوداگاهی کمک خواهد کرد.
خواهند دانست که این کارها را خودشان کردهاند، خودشان را به یاد خواهند آورد و خواهند فهمید که چه مبتکرینی بودهاند و باید دنبال آن را بگیرند و خود را هماهنگ کنند. البته برای نوشتن تاریخ علم، باید آثار و میراث گذشتهمان احیا گردد. این کار، حداقل ثمرهاش این است که مسلمانان به یاد خواهند آورد که دارای این فرهنگ عظیم بودهاند....
مرحوم استاد حائری معتقد است فهرستنویسی دو رکن اصلی و اساسی دارد: نسخهشناسی و کتابشناسی؛ که هر دوی آنها مستلزم فکر و دقت بسیار است. هر نسخه خطی شامل اسم، موضوع، نام مؤلف و محتوای آن است که مجموعاً کتابشناسی را تشکیل میدهد و نسخهشناسی در مورد مسائلی است از قبیل نوع جلد، کیفیت و نوع کاغذ، نوع خط، تعداد برگها، تعداد سطرها و مواردی از این قبیل.
ایشان در پاسخ به اینکه فهرستنویسی نسخ خطی چه مراحلی دارد و چه نکاتی باید مورد توجه و دقت قرار گیرد اظهارداشت: کار فهرستنویسی در واقع کاری مشکل است. دانش، سواد و تجربه میخواهد. فهرستنویسی میتواند کاری جدی و واقعی یا صوری باشد. کتابی که وارد کتابخانه میشود باید ثبت شود. این کار اسمش فهرستنویسی هست اما این فهرستنویسی، آن فهرستنویسی مورد نظر نیست که به کتابشناسی و نسخهشناسی مربوط میشود. کاری که من در اینجا میکنم و گروهی دیگر باید در جای دیگر برای کتابخانهها بکنند فهرستنویسی جدی و واقعی است. یعنی بر اساس کتابشناسی و نسخهشناسی کتاب باید معرفی شود.
و باز ایشان در جای دیگری گفته است: با توجه به سابقه ممتد و طولانی مسلمانان در زمینه ریاضیات، پزشکی، ادبیات، طب و بسیاری از علوم دیگر، صاحب یکی از غنیترین آثار مکتوب علمی در جهان هستیم و در حال حاضر تنها کاری که باید انجام بدهیم، فهرستنویسی این کتابها است.
آثار بسیاری هم در اینجا موجود است که مؤلفان آنها ناشناخته هستند و هنگامی که ما با آثار خطی مواجه میشویم کارمان بسیار خطیر و دشوار میشود. متأسفانه در گذشته با این مسأله به طور جدی برخورد نشده و غالباً کسانی که به کار فهرستنویسی رو آوردهاند هدف مادی داشتهاند. در حالی که این کار نیاز به عشق و علاقه و روح معنویت دارد. چرا که بسیاری از مواریث و مفاخر ملی و مذهبی ما در میان این آثار نهفته است و هرگونه برخورد مادی با این مسأله اشتباه محض است.
از بیانات مرحوم استاد حائری در اینجا و در جاهای دیگر استفاده میشود که فهرستنویس نسخ خطی باید دقت، حوصله و وسواس لازم در بررسی و شناسایی نسخهها را داشته باشد و با انگیزههای مادی و و دنیوی دراین وادی گام ننهد.
باز در جای دیگری اظهار میدارد: نسخهشناسی احتیاج به سواد دارد. باید فرد بتواند متن فارسی و عربی را به دقت بخواند و بفهمد.
این حداقل چیزی است که برای نسخهشناسی و کتابشناسی لازم است. آشنایی با فرهنگ اسلامی و علمای شیعه و سنی لازم است. چون نسخههای خطی ما عمدتاً در چهارچوب فرهنگ اسلامی است و علاوه بر اینها، توانایی خواندن خطهای مختلف.
مرحوم استاد پیشنهاد میدهد: پیشنهاد میکنم به بزرگان و مسئولان کتابخانهها که ترتیبی داده شود که افرادی برای کار فهرستنویسی تربیت بشوند که مراحلی از علوم اسلامی را که متکفل شناسایی علمای اسلام است گذرانده باشند و فرد فهرستنگار چشمش باعناوین و خطوط نسخ خطی آشنا باشد. به صرف چهار سال درس خواندن در دانشگاهها دردی دوا نمیشود. هرچند مراحلی طی می شود اما کافی نیست. تجربه عملی لازم است.
استاد فقید حائری در معرفی مجموعههای موجود در نسخ خطی تأکید بیشتری داشته و داشتن دقت و حوصله در شناسایی و معرفی رسالهها و اسناد لابلای مجموعههارا لازمه این کار می داند...
حکایت همچنان باقی.