مقالات
صفحه اصلی   /   مقالات   /   جهان کتابشناسی یکی از فرزندان رشید خود را از دست بداد
جهان کتابشناسی یکی از فرزندان رشید خود را از دست بداد
جهان کتابشناسی یکی از فرزندان رشید خود را از دست بداد
اگر به گفته شادروان استاد دکتر غلامحسین صدیقى کتاب شناسى را ما درتاریخ علم و منبع آن بدانیم، مرحوم سید عبدالعزیز طباطبائى یزدى گنجینه اى بود که هر گوشه آن چنین منابع تاریخ علم را در بر مى داشت. او با مرگ خود رفیقان راه خود را از چنین منبع بزرگى محروم ساخت. هرچند طبق نوشته یادنامه هاى بسیار که دوستان براى او تهیه و منتشر کرده اند بشارت داده اند، که کثیرى از این آگاهى هاى علمى و تاریخى خود را تدوین نیز نموده و در کتابخانه عظیم ایشان چون گنجینه زر براى خانواده علم دوست خود باقى نهاده اند، و من از خداوند متعال مى خواهم به فرزندان برومند و دانش دوست آن مرحوم توفیق پاکنویس کردن و گردآورى و طبع آنها را عنایت فرماید. سید عبدالعزیز از روى شکسته نفسى در مصاحبه با آقاى على محمّد بیرجندى که نسخه زیراکس شده آن را در دست دارم مرقوم داشته اند که : «من در تألیف خود ذریعه هیچ نقشى نداشته ام، تنها هر سال تابستان که از نجف به ایران مسافرت مى کردم هر کتاب که توجهم را جلب مى کرد یادداشت کرده پس از بازگشت به نجف در اختیار استاد بزرگوار قرار مى دادم» . لیکن من (منزوى) خود گواه هستم که هنگامى که در خانه مرحوم پدرم در نجف زندگى مى کردم یا سفرهایى که به آنجا مى رفتم این برادرنستوه و فرزند روحى پدرم صاحب ذریعه را مى دیدم، هر سفر که از خارج بازمى گشت خانه ما یکى از نخستین مراکز مراجعه علمى او بود، ساعتها که گهگاه تا بعد از نیمه شب ادامه مى یافت در خدمت مرحوم صاحب ذریعه نشسته دیده ها و اطلاعات جدید خود را با ایشان بازگو مى نمود. و یادداشتهاى خود را تحویل ایشان مى داد و مرحوم پدرم مرا مأمور رونویسى برخى از آنها مى فرمود و پس از انتقال ما (پسران صاحب ذریعه) به تهران که مشغول پاکنویس و طبع مجلدات آن دایرةالمعارف بزرگ کتاب شناسى شیعه بودیم ایشان با لطف خاص و محبّت برادرانه اى که نسبت به من و برادرم جناب احمد منزوى داشته اند همه گونه کمک علمى به ما مى فرمودند و گاه تا مدتى از شب گذشته در منزل من درخیابان بوزرجمهورى و نیز در خیابان شهباز، با مهربانى رنج همکارى با ما را تحمّل مى فرمودند و گهگاه یادداشتهاى خود را با گشاده رویى تمام در اختیار ما مى نهادند و ما پس از استجازه از محضر والدمان از نجف آنها را در ذریعه مى گنجانیدیم. به خاطر دارم در یکى از نامه هاى مرحوم پدرم مرقوم داشته بودند تو و احمد اجازه دارید هر یادداشت را که جناب آقاى سید عبدالعزیز راجع به کتب شیعه به شما تحویل مى دهند و مورد یقین ایشان است وارد ذریعه بنمایید. به خاطر دارم اتفاق افتاد که من روزى به عیادت مرحوم آقاى سید محمد على قاضى طباطبائى در بیمارستان مهر رفته بودم، در آنجا ذکر خیر مرحوم طباطبائى پیش آمد، مرحوم قاضى فرمودند: طباطبائى بسیارى از کتب من را براى درج درذریعه لیست برداشتند و به آقا رسانیدند و صاحب ذریعه رسید آن را با تشکر به من مرقوم داشتند، اشارت آن مرحوم (شهید محراب) ظاهراً به کتاب کنوز العلوم (ذریعه ج 18، ص 174) ومختار القواعد (ذریعه ج 20 ص 172) و مانند آنها بوده است. مرحوم طباطبائى همین لیست بردارى را از کتابخانه ثقت الاسلام نیز انجام داده اند (ذریعه ج 19 ص 24 و257) و کتابخانه أمیرالمؤمنین (امینى در نجف) (ذریعه ج 20 ص 169) و نمونه هاى دیگر آن در مجلدات ذریعه بسیار زیاد است. اینها اندکى از هزاران کمک است که ایشان، چه در نجف به مرحوم والدم مؤلف ذریعه و چه در تهران به من و برادرم احمد منزوى، در اصلاح و افزایشها که درذریعه به دستور مرحوم پدرمان انجام مى دادیم و به مرحوم پدر چند جاى ذریعه طبقات چاپ نجف مانند: نقباء البشر قرن 14 صفحه 1677 از این کار ما قدردانى فرمودند و من در پایان جلد 25 ص 349 وظیفه اخلاقى و انسانى خود دیدم از مرحوم سید عبدالعزیز طباطبائى در ردیف علماى بزرگ و کتابشناسان سترگ چون مرحوم آیت اللَّه مرعشى در قم و مخصوصاً مرحوم استاد معلم حبیب آبادى مؤلّف کتاب عظیم القدر مکارم الآثار و جناب آقاى سید محمّد على روضاتى و آقاى شیخ عبدالحسین حائرى رئیس محترم کتابخانه مجلس و مرحوم حسن نراقى و اکبر ثبوت و سید محمّد جزائرى شکر و سپاسگزارى نمایم.

آرى من گفته مرحوم طباطبائى را که در نشریه میراث جاویدان خواندم - که من در تألیف خود ذریعه نقش نداشته ام - شکسته نفسى مى دانم، نه تنها ایشان نقش برجسته در گسترش کار ذریعه داشتند بلکه تمام کسانى که من مى شناختم و نامشان را در پایان مجلّد 25 ذریعه آورده از ایشان تشکرّ کرده ام و نیز کسانى که نمى شناختم و از راههاى دور کتباً و حتى با تلفن به مرحوم مؤلف ذریعه کتابى را معرفى نمودند همگى را داراى نقش و نقش مؤثر مى شناسم. من خود شاهد حضور مرحوم طباطباى در منزل ما در نجف بودم که براى کمک تشریف مى آوردند و در تهران نیز به منزل من براى رسانیدن اطلاعات علمى تشریف آورده با تحمل بالا آمدن از بیست پله با قلب خود و جثه سنگین همه مشکلات را تحمل مى نمودند. آخرین تشریف فرمایى ایشان به منزل این ناچیز کمتر از یک ماه قبل از حادثه مولمه ایشان بود. من همیشه از یادداشتهاى ایشان در کنار صفحات ذریعه و طبقات استفاده کرده ام. ایشان در سال آخر حیاتشان نیز یکبار تمام دوره ذریعه مرا همراه خود براى استنساخ یادداشتها به قم بردند و پس از سه ماه بوسیله فرزند یا داماد محترمشان (تردید از من است) دوره را بازگردانیدند.

در مسئله تحریف و تغییر چهار صفحه از جلد سیزدهم ذریعه توسط یک کتابفروش که دوره ذریعه را بدون اجازه خانواده مؤلف آن کتاب دزدانه چاپ کرده، مرحوم طباطبائى با خانواده صاحب ذریعه همدردى کامل فرموده، در ملاقاتهاى متعدد به نصیحت کردن عامل این جرم پرداخت و او را از عذاب آخرت بر حذر مى داشت. لیکن عامل جرم به عذر اینکه کارى از دستم ساخته نیست و دهها هزار نسخه محرفه مسروقه در دست مردم افتاده، ایشان را مجاب مى کرد. اینک بدینوسیله به خوانندگان محترم اعلام مى شود که در جلد سیزدهم ذریعه، چهار صفحه آن تغییر یافته. صفحات 215 214 211 210 باید با نسخه چاپ اول نجف اصلاح شود.

کمکهاى ایشان براى بدست آوردن نیمه دوم قرن 14 13 که طبقات درکتابخانه ما صاحب الذریعه در نجف تحت نظر دولت فعلى محبوس مانده است فراموش شدنى نیست من به هنگام ترک نجف به عنوان متولى منصوب از طرف واقف که در وقف نامه در نجف چاپ شده است ضمن وکالت کتبى اختیار کتابخانه را به مرحوم آیت اللَّه العظمى خویى که سالها شاگردى ایشان را داشتم واگذار نمایم، که کتابخانه در نجف تحت نظر آن مرحوم اداره شود پس از فوت معظم له من براى حضرت آیت اللَّه العظمى سیستانى پیغام فرستادم، و اکنون به این وسیله پیغام را تأکید مى نمایم که کتابخانه را از برکت نظارت خود محروم نفرمایند.

چون اخیراً شندیم که آقاى سید محمدحسین جلالى داماد مرحوم حاج سید عبدالعزیز طباطبائى یک نسخه فتوکپى از آن دو کتاب در شیکاگو دارند مرحوم طباطبائى به خواهش این ناچیز ضمن نامه اى از آقاى جلالى خواستند تا یک فتوکپى از آن را براى ما به منظور چاپ در تهران بفرستند. آقاى جلالى یک فتوکپى ناقص را فرستادند که هم ناقص و هم ناخوانا بود و هنوز ما به امید روزى هستیم که کابوس دولت کنونى از نجف برداشته شود و ما بدان نسخه دسترسى یابیم. آقاى سید حسین جلالى این نامه ابوالزوجه خود را در آغاز کتابچه (ذکرى السید الطباطبائى ص 8) به طبع رسانیده اند.

من و برادرم احمد منزوى و تمام فامیل صاحب ذریعه در انتظار طبع کتب هستیم که ایشان به عنوان مستدرک ذریعه نوشته اند و در (ترجمه ذاتیه) که خود مرقوم داشته اند و آقاى جلالى در شیکاگو منتشر کرده است و مخصوصاً دوعنوان مستدرک الذریعه و اضواء على الذریعة نام برده اند و من خود مقدارى ازآنها را در منزل مرحوم طباطبائى در قم زیارت کرده ام روزشمارى مى کنیم و توفیق فرزندان ایشان را و مخصوصاً آقاى سید جعفر طباطبائى و آقاى سید على طباطبائى که این چند کلمه را به دستور ایشان قلمى کرده ام از خداوند متعال خواستارم. با تقدیم سلام. ارادتمند. ع.
نویسنده: علینقی منزوی تهرانی
منبع:
المحقق الطباطبائي في ذکراه السنویة الأولی